نقد نظریه ی جوهر ارسطویی در حکمت اشراق

شیخ اشراق و حکمت اشراق

این پژوهش در دو بخش اصلی تنظیم یافته است. بخش نخست، که عنوان مقدمه را دارد و طی مقاله حاضر به نظر خوانندگان می رسد، خود شامل دو بحث مقدماتی است: بحث اول به ویژگی های شخصس شیخ اشراق، از تولد تا وفات، اختصاص دارد و بحث دوم حاوی سرفصلهایی پیرامون منابع حکمت اشراق، مبادی فکری شیخ اشراق و تاثیرات کلی مکتب او بر متاخران است. در بخش دوم این مقال، که با مقاله دیگری آغازمی شود، دربارۀ نوآوریهای شیخ اشرا...

تحلیل وجود شناختی اشیای انضمامی: نظریه هسته‌ای و ایده مقولاتی جوهر ارسطویی

تحلیل وجود شناختی جزئی‌های انضمامی به ارتباط میان یک شیء انضمامی با صفات آن می­پردازد. دو نظریة هسته‌ای پیتر سیمونز و نظریه مقولاتی جوهر ارسطویی ازجمله نظریه‌هایی هستند که می‌توانند تبیین نسبتاً قابل‌قبولی برای سه مسئله «این‌همانی تمیز ناپذیرها»، «ضرورت‌گروی تندروانه» و «تغییر» ارائه دهند. برغم برتری‌های این دو نظریه نسبت به سایر نظریه‌های موجود، هر یک با اشکالاتی روبرو هستند. به نظر می‌...

جایگاه نور در حکمت اشراق

زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعاره‌های اشراقی است. در این میان واژه‌ی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژه‌ی مقابل آن ظلمت، با ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خارج و اعتبارات مربوط به آن در فلسفه‌ی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت، حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل اندراجند، اما آن‌چه در این‌جا مهم است دو مسأل...

سلوک عرفانی در حکمت اشراق

جوهر و تطوّر آن در حکمت سینوی

از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دو هزار سال دارد و از آغاز پیدایش  حکمت در یونان باستان مطرح بوده است، مسألة جوهر است. برخی اصل بحث در مقولۀ جوهر را فکری ارسطویی دانسته­اند و ریشۀ این انتساب را در رویکرد ارسطو به وجود و نسبت آن با جوهر و ماهیت اشیا می­دانند. زیرا بر مبنای تفکر ارسطویی، شناخت وجود چیزی جز شناخت ماهیت و جوهر اشیا نیست، لذا در نظر معلم اول، واژة موجود و جوهر مترادف است....

مبانی معرفت‌شناسی حکمت اشراق سهروردی

بررسی نظام معرفتشناسی شهابالدین سهروردی (549-587ق) به عنوان مؤسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژهای دارد. معرفتشناسی او با بررسی تعارضهای منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت میگیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنتزدایی است که سهروردی در آن، به نظریههای مختلف علم، مخصوصاً علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد میکند. او ابتدا ...